من اومدم
سلام به دختر عزيزتر از جونم
اولاً ببخش منو كه اين مدت نتونستم برات بنويسم، چون اين روزا واقعاً سرم خيلي شلوغه و نمي تونم به هيچ كاري برسم، از يك طرف تو اداره همكارم مرخصي زايمان رفته و كارمون زياد شده ، از طرفي هم درس و دانشگاه .خدارو شكر اين ترم درسهام طوري افتاده كه مي تونم به تو وقت بيشتري بذارم ، وگرنه عذاب وجدان هم از طرف ديگه عصابم و داغون مي كنه.
راستش و بخواي دو دل مونده بودم كه دوباره شروع كنم برات بنويسم يا نه، كه تصميم گرفتم نوشتن و برات شروع كنم ، اميدوارم كه بتونم وقت پيدا كنم تا زود زود وبت و آپ كنم.
به زودي با يك پست پر از عكس بر مي گردم تا اين مدت رو كه نبودم جبران كنم .
دوست دارم بيشتر از اونچه كه فكرش و بكني.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی